ای سایه ات همیشه به روی سرم بیا...

ای سایه ات همیشه به روی سرم بیا

زنجیر غم نشسته به بال و پرم بیا

هرشب برای آمدنت سمت آسمان

با التماس دست دعا می برم بیا

تا زنده ام اگر نشد آقا ببینمت

لطفی به من کن و نفس آخرم بیا

طوفان معصیت به درون می کشد مرا

تا موج آب رد نشده از سرم بیا

در این دیار غربت یخ بسته ی کدر

تنهاترین پرستو {{مهاجرم}} بیا
دیدگاه ها (۱)

تا موج آب رد نشده از سرم بیا...

تا نیایی گره از کار بشر وا نشود...

اللهم عجل لولیک الفرج

زده ام فالی و فریاد رسی می آید... اللهم عجل لولیک الفرج

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط